شیوه رهبری امیرکبیر

درس هایی از شیوه مدیریت و رهبری امیرکبیر
یکی از غمانگیزترین اتفاقات تاریخ ایران، ۱۷۱ سال پیش، در چنین روزی رقم خورد و سرزمین ما مردی را از دست داد که هنوز هم به عنوان یکی از تاثیرگذارترین افراد شناخته میشود و شاید این روزها جای خالی سبک تفکر و شیوه مدیریت آن را بیشتر هم حس میکنیم. این شیوهها و تفکرهای مدیریتی که در آن زمان به کار گرفته شد، امروز با مفهومهایی همچون سیستم سازی در کسب و کار، میتوانند به عنوان الگویی برای بهبود عملکرد و بهینهسازی فرآیندها در دنیای امروز مورد استفاده قرار گیرند.
بیستم دی ماه ۱۲۳۰ شمسی، ایران به سوگ میرزا تقی خان امیرکبیر نشست. صدر اعظم فرهیخته حکومت قاجار، چراغ امید به آینده روشنتر را، هرچند برای مدت کوتاهی در دل ایرانیها روشن کرد و بهای این رشد و تفکر را با خون خویش پرداخت. به همین بهانه و در ستایش همت بلند این مرد شایسته، نکاتی از سبک مدیریت و رهبری امیرکبیر را در این مقاله میآوریم تا بتوانیم بعنوان یک الگوی موفق برای کسب و کار خودمان پیاده کنیم.
دوران صدراعظمی امیرکبیر، حدود ۳۹ ماه طول کشیده؛ یعنی برای سر و سامان دادن به اوضاع آشفته حکومت ناصرالدین شاه، حدود سه سال زمان داشته؛ اما تغییرات هوشمندانهای که در روند اداره کشور ایجاد کرد، جزء بزرگترین تحولات تاریخ معاصر ایران به حساب میآید! پس بدون عذر محدودیت زمان، دو مورد از ویژگی های مدیریتی امیر ، که نام آن را در تاریخ سرزمین ما جاودانه کرده است بیان میکنیم:
اول: برای امیر، نظم همه چیز بود.
در تاریخ ایران «نظم میرزاتقیخانی» ضربالمثل است! امیرکبیر هیچ بینظمیای را نمیپذیرفت و در دوران صدارتش، دفاتر دولتی در منظم ترین حالت ممکن بودند، حقوق و مزایای درباریان را بر اساس نیاز و ظرفیت خزانه کشور، مجدد تعیین و ساماندهی کرد؛ مثلاً دستور داد وضعیت گارد حفاظت شاه بررسی شود، جالب است بدانید که از لیست ۲۰۰۰ نفره مواجببگیرهای ثبت شده در دفاتر، فقط ۲۰۰ نفرشان مشغول به خدمت در گارد بودند! امیر تمام مفتخورها را از فهرست پاک کرد و حتی حقوق خودش و شاه را هم از خزانه محدود کرد. تمام والیان و مأموران حکومتی را موظف کرده بود که گزارش روزانه برای آن بفرستند. یک سیستم چاپاری منظم داشت که از طریق این سیستم، هر لحظه از وقایع تمام کشور اطلاع داشت و این ویژگی باعث تسلط امیرکبیر بر امور شده بود و از هرج و مرج و ناامنی در کشور جلوگیری میشد.
در واقع، این نوع مدیریت فرایند مشابه همان مدلهایی است که در مشاوره کسب و کار برای سازمانها پیادهسازی میشود. هدف این است که کسبوکارها بتوانند با به کارگیری سیستمهای دقیق و شفاف، روند کار خود را کنترل کنند و از ایجاد بینظمی و ناکارآمدی جلوگیری نمایند.
و حال ما: از آخرین باری که گزارشات دقیق مالی گرفتیم و کنترل کردیم چقدر میگذرد؟ کنترل میکنیم که منابع مالی مان به هدر نرود؟ ما از دوران چاپاری خیلی گذشتیم، ولی چه فکری کردیم برای اینکه بتوانیم در هر لحظه وضعیت کسب و کار خودمان را رصد کنیم و به شرایط اشراف و تسلط داشته باشیم؟ چه سیستمی برای برقراری نظم استفاده میکنیم؟ چقدر همراه تکنولوژی پیش آمدیم تا به اندازه ای که کارهای روتین زندگی را راحت تر انجام دهیم، تکنولوژی را برای اداره راحت تر و دقیق تر کسب و کار هم به خدمت بگیریم؟
45 دقیقه مشاوره تلفنی
آنالیز کسب و کار شما، پاسخ به سوالات
دوم: رهبری با اهرم افراد لایق
شکی نیست که یک مدیر توانمند، بدون کمک گرفتن از نیروهای اجرایی و فکری توانا، نمی تواند طرحها و ایده هایش را اجرا کند. در شرایطی که حاکمان و مأموران حکومتی، با استفاده از روابط و رشوه تعیین میشدند، امیر یکتنه وارد این فضای رانتی شد و روی اسم افراد نالایق، خط قرمز کشید. یک نامه منسوب به امیر هست که نشان میدهد حتی توصیهنامه عمه شاه برای سپردن امارت کاشان به یکی از آشنایاناش را رد کرده. بیشتر افرادی که انتخاب کرده بود، بعد از شهادت امیر هم، خدمت سالم و پاکشان را ادامه دادند. اعتضادالسلطنه یکی از این افراد بود که مدتها وزارت داخله امیر را برعهده داشت و اگر نبود شورش فرقه بابیه سرکوب نمیشد.
در مشاور کسب و کار اصفهان نیز، همانطور که امیرکبیر با انتخاب افراد شایسته توانست موفقیتهای بزرگی را رقم بزند، کسب و کارها نیز با انتخاب نیروهای کارآمد و متخصص میتوانند به رشد و موفقیت برسند. این نکته که هر مدیری باید بر اساس تواناییهای فردی و تخصصی نیروهای خود تصمیمگیری کند، در هر سازمان و کسبوکاری از اهمیت بالایی برخوردار است و مسیر رشد و توسعه را هموار میسازد.
رعایت چند مورد، جز اصول شیوه رهبری امیرکبیر بود :
۱- تکنیک میرزاتقیخان برای مامورانش این بود که: افراد لایق را انتخاب میکرد، برای فعالیت در حوزه ماموریتشان به آنها اختیار تام میداد و بر همین اساس، از آنها انجام وظیفه را مطالبه میکرد.
مکاتبات بین امیر و فاضلخان (مسئول امور مرزی در شرق کشور)، برای انجام قرنطینه به دلیل شیوع بیماری طاعون در میانرودان و اختیاراتی که امیر به او داد، نمونهای از این رفتار بود.
۲- امیر در عین حال که مأموری که از وظیفه ای غافل شده بود را شماتت میکرد؛ اگر خدمت شایسته و متمایزی انجام میداد هم، او را تمجید میکرد و پاداش درخوری درنظر میگرفت و این روحیه قدردانی امیر بود که باعث شده بود همدلی افراد لایقی که انتخاب میشدند جلب شود و آنها که مأمور اجرای طرحهای توسعه کشور بودند دقیقاً بدانند امیرکبیر چه میخواهد؟ و این موضوع، یکی از مهمترین رموز موفقیت میرزاتقیخان بود.
امیر از اهرم قدرتمند تفویض اختیار به شیوه درست و برای افراد درست استفاده میکرد و البته نظارت صحیحی هم بر اجرای امور داشت و این اختیار عملِ همراه با تعهد به پاسخگویی، هم خلاقیت و قدرت مامورانش را پرورش داد، هم نظارت را برای آنها قابل پذیرش کرد و همین نکته برگ برنده صدارت درخشان امیر بود.
دیدگاهتان را بنویسید