ساختار هزینه در مدل کسب و کار

استروالدر در کتاب بوم مدل کسب و کار خود، به شکلی دقیق به موضوع ساختار هزینه نپرداخته است. اما این بخش زیر بنای کسب و کار محسوب می‌شود که قبل از راه انداختن شرکت باید از طریق این ساختار میزان هزینه‌ها را محاسبه کرد تا از سوددهی کار مطمئن شد. شرکت‌ها برای مدیریت این هزینه‌ها نیاز به ساختار و چارچوب دارند. در این مقاله با انواع ساختارهای هزینه آشنا می‌شویم و یاد می‌گیریم چطور ساختار هزینه برای کسب و کارمان طراحی کنیم.

 

مفهوم کلی ساختار هزینه

 بخش‌های مدل کسب و کار مثل ارزش پیشنهادی، حفظ ارتباط با مشتری و درآمدزایی هر کدام جداگانه هزینه‌هایی را به دنبال دارد. ساختار هزینه چارچوب مناسبی برای مدیریت این هزینه‌ها ایجاد می‌کند. ساختار هزینه به تمام روش‌هایی که یک کسب‌وکار برای پرداخت صورت‌حساب‌های خود پیاده‌سازی می‌کند گفته می‌شود. هر شرکت برای موفقیت اقتصادی باید دخل و خرجش را مدام ارزیابی کند تا از خط ضرر عبور نکند و بالای خط سود باشد.

انواع ساختار هزینه

به طور طبیعی، هزینه‌های کسب و کارها باید به حداقل برسد. اما هزینه‌ها برای هر شرکت متفاوت است و برای برخی مدل‌های کسب و کار ساختار کم هزینه مهم‌تر می‌شود. دو دسته‌ی کلی از ساختارهای هزینه برای مدل‌های کسب‌وکار وجود دارد:

  •       هزینه‌ محور
  •       ارزش ‌محور

 

هزینه محور

مدل‌های کسب‌وکار هزینه محور تمرکز اصلی را بر کاهش هزینه‌ها قرار می‌دهند. در مدل کسب و کار این رویکرد ارزش پیشنهادی با حداقل قیمت ایجاد می‌شود. هدف این مدل بهینه‌ترین ساختار هزینه ممکن است.

 

ارزش محور

برخی از شرکت‌ها بیشتر هدف ارزش آفرینی را دنبال می‌کنند و به پیامدهای هزینه‌های مدل کسب و کار کمتر توجه می‌کنند. بیزینس مدل‌های ارزش محور معمولا ارزش پیشنهادهای ویژه و درجه بالایی از خدمات شخصی‌سازی را ارائه می‌کنند. هتل‌های مجلل با خدمات انحصاری خود در این دسته قرار می گیرند.

 

چگونه ساختار هزینه‌ی کسب و کار را طراحی کنیم؟

طراحی قسمت ساختار هزینه در بوم مدل کسب و کار از دو قسمت زیر تشکیل شده است:

  •       برآورد هزینه‌ها
  •       برآورد درآمدها

برآورد هزینه ها

هزینه‌های هر کسب و کار معمولا به دو گروه  زیر تقسیم می‌شوند:

هزینه ‌های ثابت: هزینه‌هایی هستند که معمولا ثابت باقی می‌مانند. مثل دستمزد، تجهیزات، هزینه اجاره یا خرید محل و . هزینه‌های ثابت بالا بیشتر مربوط به شرکت‌های تولیدی است.

 هزینه های متغیر: هزینه‌هایی که نسبت به نوع و تعداد محصول و خدمات تولید شده تغییر می‌کند. برای کسب و کارهایی با تولیدات زیاد  قیمت محصولات‌ خریدهای عمده خیلی کمتر از خریدهای معمولی در می‌آید. از این جهت هر چقدر تیراژ تولید بیشتر شود، هزینه‌ی تولید کالاها کمتر می‌شود.

اما تنها میزان تولید بر هزینه‌های متغیر موثر نیست. مقیاس سازمان نیز از عوامل موثر بر کاهش هزینه‌هاست. کسب و کارهای بزرگ بخش زیادی از بازار را در اختیار دارند که باعث می‌شود هر بار در هزینه‌هایی مثل فعالیت‌های بازاریابی و کانال‌های توزیع همزمان محصولات زیادی رو پشتیبانی کنند.

 

برآورد درآمدها

در این بخش به سراغ درآمدی که از کسب و کار به دست می‌آید می‌رویم. مقدار درآمد با فروش مستقیم محصول در ارتباط است. به مبلغی که از فروش محصول به دست می‌آید درآمد ناخالص یا gross revenue گفته می‌شود. درآمد ناخالص همان درآمد حاصل از راه فروش محصولات است بدون کسر هزینه‌ها.

مثلا  وقتی محصولی به قیمت یک میلیون به فروش می‌رسد. یک میلیون درآمد ناخالص هست  چون هزینه‌هایی مثل موارد اولیه، حمل و نقل و از آن کسر نشده است. زمان شروع کسب و کار، باید همه هزینه‌ها با دقت بررسی و پیش‌بینی شود و از مقدار درآمد کم کنیم. سود به دست آمده از کسب و کار این‌طور بدست می‌آید.

 

کلام آخر

ساختار هزینه پایه‌ی اصلی شکل‌گیری هر کسب و کار است. اگر هزینه‌ها بیشتر از ورودی‌ها و درآمد باشد ایجاد کسب و کار اشتباه است. گاهی تفاوت یک کسب و کار موفق و ناموفق توجه به همین موضوع به نظر ساده است. ساختارهای هزینه نقش تقویت‌کننده‌های توسعه‌ی شرکت را به عهده دارند. ساختار هزینه یک کار دوره‌ای به حساب می‌آید که نباید از آن غافل شد.

پیام بگذارید

X